امه را لای آلبوم میگذارم، تقریباً مطمئنم تا ایشان تشریف میبرند دوش بگیرند، جنابعالی البته پس از بازكردن كشوها و بررسی مارك لوازمآرایش عطر و اسپریهای من، و دیدن كشوی لباسزیرهایم و حتی بررسی سایز و مدل آنها، یكراست میروید سراغ قفسهی آلبومها و مسلماً همین آلبوم را از میان آلبومهای دیگر انتخاب خواهید كرد، چون از همهی آلبومها ضخیمتر است و غیر از آلبوم عروسی، تنها آلبوم مشترك پس از ازدواجمان است. تعجب نكنید، من عادتم بوده و هست، جورابها و لباسزیرهایم را جینی از بازار میخرم؛ و این كار هیچ ربطی به عاشق شما ندارد. او در این چهارده سال حتی یك جوراب هم برایم نه! و اصلاً نمیداند آن را از كجا باید و یا .
#شب های چهارشنبه
#آذرخت بهرامی
داستان کوتاه آلبوم منبع
داستان کوتاه آلبوم منبع
درباره این سایت